- صد و هفتم -
سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۰ ب.ظ
هر روز صبح از خواب بیدار میشوم و تا شب درگیرم. پول درآوردن و گذران زندگی و هزارتا مشغله، بی آنکه کمی فکر کنم که دلیل صبح امروزم چه بوده؟! آیا واقعا باید هر روز برنامه تکراری روزهای پیش رو اجرا کرد تا زمانی که سوت قطار عمر آدمی فریاد زند : آخرشه. مسافر عزیز بای بای. دنیا بای بای. فرصت ها بای بای. و دیگر هیچ راه برگشتی نیست.
بیدار شدن از خواب امروزم مثل باقی روزها بود ولی ترافیک زیاد و مسافت راه منو درگیر کرد که کمی تامل کنم و به اطرافم بیشتر توجه کنم و کمی لذت ببرم. آخر این زندگی تکراری مجالی برای لذت برایت باقی نمیگذارد. تو میمانی و خودت وسط برهوت دنیا.
بگذار ساده تر بگویم، امروز میخواهم کمی زودتر برگردم به خانه ام. میخواهم کمی بیشتر در کنارشان بمانم و از زندگیام کمی بیشتر لذت ببرم. میخواهم کمی استراحت کنم. کمی قدم بزنم و کمی بیشتر از کمی کتاب بخوانم . موزیک گوش دهم و به گرفتاریهایم اعتنایی نکنم.
میخواهم فقط کمی .....
زندگی کنم
بیدار شدن از خواب امروزم مثل باقی روزها بود ولی ترافیک زیاد و مسافت راه منو درگیر کرد که کمی تامل کنم و به اطرافم بیشتر توجه کنم و کمی لذت ببرم. آخر این زندگی تکراری مجالی برای لذت برایت باقی نمیگذارد. تو میمانی و خودت وسط برهوت دنیا.
بگذار ساده تر بگویم، امروز میخواهم کمی زودتر برگردم به خانه ام. میخواهم کمی بیشتر در کنارشان بمانم و از زندگیام کمی بیشتر لذت ببرم. میخواهم کمی استراحت کنم. کمی قدم بزنم و کمی بیشتر از کمی کتاب بخوانم . موزیک گوش دهم و به گرفتاریهایم اعتنایی نکنم.
میخواهم فقط کمی .....
زندگی کنم
- ۹۶/۰۱/۲۹
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.