- نود و سوم -
يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۳۱ ب.ظ
چه عشقی؟ چه کشکی؟ چه دوغی؟؟؟؟!!!!!
مثل این میماند بی مقدمه بروی سر اصل مطلب؛ و اصل مطلبت با تمام حس های خوب جهان تناقض داشته باشد. آن وقت میماند یک خودخوری بزرگ و یک توی کوچک و جهانی بزرگ در مقابلت. راستی ابتدای عاشقی کجا بود که ساده به انتهایش رسیدیم. میدانی چیست رفیق؟ سرگرم زندگی بودیم. خیلی زیاد. آنقدر زیاد که دستی برای خاراندن سرمانم نداشتیم. آنقدر درگیر که نفهمیدیم که گذشت؟ 6 ساله شدیم. 10 ساله شدیم. 15 ساله شدیم و همینطور سه دهه گذشت و هنوز ما شدیدا سرگرم زندگی هستیم. زندگی که دو رو داشت و انتخاب ما آنطرفش بود. آنطرفی که هزار امید و آرزو بود. ولی هیچوقت خودش را به ما نشان نداد.
حالا تو بیا و بگو "ولنتاین".
کلمه ای که فهمیدنش دل سیر میخواهد و فراق بال. بگذریم. هیچکدامش به ما نخورد.
میروم به زندگیام برسم.
...
[ یوسف رجبی]
- ۹۴/۱۱/۲۵
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.